پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.



یک تجربه
نوشته شده در چهار شنبه 31 خرداد 1393
بازدید : 635
نویسنده : حسن عباسی

برخی از زنان بی حجاب فامیل ؛ وقتی مجنون در جمعشان حاضر میشود جمع و جور تر میشوند !
حتی گاهی پشت این و آن پنهان میشوند که زیاد در چشم نباشند ! نه از روی ترس ! چون مجنون، هم در جمع هایمان محبوب است هم بی آزار مطلق !
وقتی مردان مذهبی فامیل با زنان بی حجاب هم مثل خواهر و مادر خودشان گرم بگیرند و حرف بزنند و شوخی کنند نتیجه همین میشود که آن زنان در ادامه مسیر خود جری تر شوند. چون یقین دارم زنانی که با لجبازی بی حجابی را انتخاب میکنند ، در صورت مشاهده گپ زدنهای مردانِ حتی مذهبی با خود ، با خود فکر میکنند وقتی مردان مذهبی حتی ، رعایت حریم محرم و نامحرم نمیکنند چرا من باید به تنهایی تمام سختی ها را به دوش بکشم که مبادا یکی از این مردان به هوس نیفتد !؟
اما وقتی با مردی روبرو میشوند که تنها به سلام و خداحافظ کفایت میکند در گفتگو با نامحرم علی الخصوص از جنس بی حجابش ، بلکه تمام سعی و تلاشش را میکند که حتی سهوا هم چشمش به نامحرم نیفتد ، در صورت لزوم هم وقتی چند کلامی هم صحبتشان میشود چشمش به زمین دوخته شده نه به چشم و لب و پای زنان ، در عین حال نهایت احترام و ادب را در مقابلشان رعایت میکند ، مطمئنا همین رفتار نهیبی بهشان میزند که یکم جمع و جورتر باشند و ایندفعه بر خلاف قبل یک ندایی در درونشان میگوید چرا باید تمام سختی ها را آن مرد متحمل شود که مبادا به گناه بیفتد؟ چرا من نیز سهیم نشوم در کمک کردن به گناه نیفتادن او و خودم ؟! 
چرا من اینقدر خودخواه باشم که او همه مدت مجبور باشد سرش پایین باشد و آرتروز گردن بگیرد که مبادا سر و صورت آرایش شده من را ببیند ؟!


به نظر می آید ایندفعه باید مردان دست به کار شوند برای اصلاح وضع حجاب ... بدون امر و نهی کردن به زنان ! بدون بگیر و ببند های ارشادهای گشتی !

بعد التحریر : برادرمسلمان بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حفظ حجاب خواهران خواهدشد!

وصیت شهید علی اصغر پور فرح آبادی 




صبر
نوشته شده در چهار شنبه 30 خرداد 1393
بازدید : 1213
نویسنده : حسن عباسی

*امام علی (ع) :هرکس ناروایی همسایگان را تحمل کند ،نیکی را تکمیل نموده است"

*امام صادق‏عليه السلام مى‏فرمايند «رفتار خوب با همسايه تنها اذيت نكردن به او نيست، بلكه بايد(تا حدودى) آزار و اذيت همسايه را نيز تحمل كرد و از جمله نشانه‏هاى همسايه خوب بودن اين است كه ابتداءً به او سلام كنى، وقتى مريض شد، به عيادتش بروى و هر وقت مصيبتى بر او وارد شد، به او تسليت بگوئى، اگر شادى به او روى آورد، تبريك و تهنيت بگوئى، و از لغزش‏هاى او چشم‏پوشى كنى، و بر اسرار پشت پرده او مطلع نشوى، و اگر به چيزى احتياج پيدا كرد، از او دريغ نورزى. مثلاً اگر از تو تقاضا كند كه ناودان خانه‏اش بر روى ديوار تو باشد و يا شاخه درخت خانه‏اش روى ديوار تو قرار گيرد»




از آیینه بیاموزیم...!
نوشته شده در چهار شنبه 28 خرداد 1393
بازدید : 510
نویسنده : حسن عباسی

1. آيينه، محرم اسرار است. ايرادها و نقص‌های انسان را فقط به او می‌گوید و هرگز با ديگران بازگو نمی‌کند.

پس ← مراقب باش تا محرم اسرار شوي.

2. آيينه، اين ايرادها را فقط يک بار می‌گوید و اگر به اخطار آن توجه شد، براي بار دوم اشکالات بازگو نمی‌شود.

پس ← مراقب باش تا با تکرار بي مورد در امر به معروف، به شخصيت ديگران خدشه وارد نکني.

3.  آيينه، آهسته اخطار می‌دهد و کسي را به خاطر ژوليدگي يا نامرتبي سرزنش نمی‌کند.

پس ← مراقب باش آهسته رفع خطا کني. مبادا اسرار و قصورات خود و خلایق را بازگو کني.

4. آيينه، با صبر عمل می‌کند. در صورت لزوم ده‌ها بار ايرادها و نامرتبی‌ها را گوشزد می‌کند تا اصلاح شوند.

پس ← مراقب باش تا صبورانه و با حوصله با زشتی‌های خود و ديگران برخورد کني، با رفتار عصبي و

عجولانه به اصلاح و بهبود نمی‌رسی.

5. آيينه، فقط نامرتبي را منعکس نمی‌کند، بلکه زیبایی‌ها را برجسته تر می‌نمایاند.

پس ← مراقب باش تا نیمه‌ی پر ليوان را هم ببيني، منفي نگر و ناسپاس نباش.

6. آيينه، هر اندازه تميز باشد، واضح‌تر و شفاف‌تر تصاوير را منعکس می‌کند.

پس ← مراقب باش، قلب خود را چنان جلا بخشي تا بتواني نور خدا را در عالم منعکس کني، بدان انعکاس

او از قلب کدر و تاريک ممکن نيست.

"حضرت استاد فروغی"


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



حضرت امام جعفر صادق علیه‏السلام فرمودند:
نوشته شده در پنج شنبه 27 خرداد 1393
بازدید : 632
نویسنده : حسن عباسی


چه مانعی دارد که یکی از شما به پدر و مادرش، زنده باشند یا مرده، نیکی کند. از طرف آنها نماز بخواند، از جانب آنها صدقه بدهد و از طرف آنها حج بگزارد و روزه بگیرد تا ثوابش هم به آنها برسد و هم به همان اندازه برای خودش ثواب منظور شود و خداوند عزوجل به واسطه‏ی نیکوکاری و صله‏ی او، خیر و برکت فراوان برایش بیفزاید. [1] . 

پی نوشت ها: 
[1] کافی: 2 / 159 / 7، میزان الحکمه: ج 14، ح 22689. 




اى انسان ! به مادر و پدر نیکى کن
نوشته شده در پنج شنبه 26 خرداد 1393
بازدید : 669
نویسنده : حسن عباسی

وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعینَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی‏ أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى‏ والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لی‏ فی‏ ذُرِّیَّتی‏ إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَ إِنِّی مِنَ الْمُسْلِمینَ  آیه 15

 

اى انسان ! به مادر و پدر نیکى کن

 

وَوَصَّیْنَا الإنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا (الاحقاف/۱۵)

ما انسان را به احسان به پدر و مادر سفارش کردیم

 

اى انسان ! به مادر و پدر نیکى کن

این آیات و آیات آینده در حقیقت توضیحى است درباره دو گروه ((ظالم )) و ((محسن )) که در آیات قبل به سرنوشت آنها اجمالا اشاره شده است .

نخست به وضع ((نیکوکاران )) پرداخته ، و از مساءله نیکى به پدر و مادر و شکر زحمات آنها که مقدمه اى است براى شکر پروردگار شروع مى کند، مى فرماید: ((ما انسان را توصیه کردیم که درباره پدر و مادرش نیکى کند)) (و وصینا الانسان بوالدیه احسانا).

((وصیت )) و ((توصیه )) به معنى مطلق سفارش است ، و مفهوم آن منحصر به سفارشهاى مربوط به ما بعد از مرگ نیست ، لذا جمعى در اینجا آن را به معنى امر و دستور و فرمان تفسیر کرده اند.

سپس به دلیل لزوم حقشناسى در برابر مادر پرداخته مى گوید: ((مادر))، او را با اکراه و ناراحتى حمل مى کند، و با ناراحتى بر زمین مى گذارد، و دوران

حمل و از شیر باز گرفتنش سى ماه است )) (حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا).

((مادر)) در طول این سى ماه بزرگترین ایثار و فداکارى را در مورد فرزندش انجام مى دهد.

 

از نخستین روزهاى انعقاد نطفه حالت مادر دگرگون مى شود، و ناراحتیها پشت سر یکدیگر مى آید، حالتى که به حالت ((ویار)) نامیده مى شود و یکى از سختترین حالات مادر است روى مى دهد و پزشکان مى گویند: بر اثر کمبودهائى است که در جسم مادر به خاطر ایثار به فرزند رخ مى دهد.

هر قدر جنین رشد و نمو بیشتر مى کند مواد بیشترى از شیره جان مادر مى گیرد، و حتى روى استخوانهاى او و اعصابش اثر مى گذارد، گاه خواب و خوراک و استراحت و آرامش را از او مى گیرد، و در آخر دوران حمل راه رفتن و حتى نشست و برخاست براى او مشکل مى شود اما با صبر و حوصله تمام و به عشق فرزندى که به زودى چشم به دنیا مى گشاید و بر روى مادر لبخند مى زند تمام این ناملائمات را تحمل مى کند.

دوران وضع حمل که یکى از سختترین لحظات زندگى مادر است فرا مى رسد تا آنجا که گاه مادر جان خود را بر سر فرزند مى نهد.

به هر حال بار سنگینش را بر زمین گذارده دوران سخت دیگرى شروع مى شود، دوران مراقبت دائم و شبانه روزى از فرزند، دورانى که باید به تمام نیازهاى کودکى پاسخ گوید که هیچگونه قدرت بر بیان نیازهاى خود ندارد، اگر دردى دارد نمى تواند محل درد را تعیین کند، و اگر ناراحتى از گرسنگى و تشنگى و گرما و سرما دارد قادر به بیان آن نیست ، جز اینکه ناله سر دهد و اشک ریزد، و مادر باید با کنجکاوى و صبر و حوصله تمام یک یک این نیازها را تشخیص دهد و برآورده کند.

نظافت فرزند در این دوران مشکلى است طاقتفرسا، و تاءمین غذاى او که از شیره جان مادر گرفته مى شود ایثارى است بزرگ .

بیماریهاى مختلفى که در این دوران دامان نوزاد را مى گیرد و مادر باید با شکیبائى فوق العاده به مقابله با آنها برخیزد مشکل دیگرى است .

اینکه قرآن در اینجا تنها از ناراحتیهاى مادر سخن به میان آورده و سخنى از پدر در میان نیست نه بخاطر عدم اهمیت آن است ، چرا که پدر نیز در بسیارى از این مشکلات شریک مادر است ، ولى چون مادر سهم بیشترى دارد بیشتر روى او تکیه شده است .

در اینجا این سؤ ال مطرح مى شود که در آیه 233 سوره بقره دوران شیرخوارگى دو سال کامل (24 ماه ) ذکر شده ، و الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین لمن اراد ان یتم الرضاعة : ((مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر مى دهند، آنها که بخواهند دوران شیر دادن را تکمیل کنند)).

در حالى که مجموع ((دوران حمل و شیرخوارگى )) در آیه مورد بحث فقط سى ماه ذکر شده ، مگر ممکن است دوران حمل شش ماه باشد؟

فقهاء و مفسران با الهام از روایات اسلامى در پاسخ گفته اند: آرى حداقل دوران حمل 6 ماه و حداکثر دوران مفید رضاع 24 ماه است ، حتى از جمعى از پزشکان پیشین همچون جالینوس و ابن سینا نقل شده که گفته اند: خود با چشم شاهد چنین امرى بوده اند که فرزندى بعد از شش ماه به دنیا آمده است .

ضمنا از این تعبیر قرآنى مى توان استفاده کرد که هر قدر از مقدار حمل کاسته شود باید بر مقدار دوران شیرخوارى افزود، به گونه اى که مجموعا 30 ماه تمام را شامل گردد، از ابن عباس نیز نقل شده که هرگاه دوران باردارى زن 9 ماه باشد باید 21 ماه فرزند را شیر دهد، و اگر حمل 6 ماه باشد باید 24 ماه شیر دهد.

قانون طبیعى نیز همین را ایجاب مى کند، چرا که کمبودهاى دوران حمل در دوران شیرخوارگى باید جبران گردد.

سپس مى افزاید: ((حیات انسان همچنان ادامه مى یابد تا زمانى که به کمال قدرت و نیروى جسمانى رسد، و به مرز چهل سالگى وارد مى گردد)) (حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة ).

بعضى از مفسران ((بلوغ اشد)) (رسیدن به مرحله توانائى ) را با رسیدن به چهل سالگى هماهنگ ، و براى تاءکید مى دانند، ولى ظاهر این است که بلوغ اشد اشاره به بلوغ جسمانى و رسیدن به اربعین سنة (چهل سالگى ) اشاره به ((بلوغ فکرى و عقلانى )) است ، چرا که معروف است ، انسان غالبا در چهل سالگى به مرحله کمال عقل مى رسد و گفته اند که غالب انبیا در چهل سالگى مبعوث به نبوت شدند.

ضمنا در اینکه سن بلوغ قدرت جسمانى چه سنى است ؟ در آن نیز گفتگو است ، بعضى همان سن معروف بلوغ را مى دانند که در آیه 34 اسراء در مورد یتیمان نیز به آن اشاره شده ، در حالى که در بعضى از روایات تصریح شده که سن هیجده سالگى است .

البته مانعى ندارد که این تعبیر در موارد مختلف معانى متفاوتى دهد که با قرائن روشن مى شود.

در حدیثى آمده است : ان الشیطان یجر یده على وجه من زاد على الاربعین

و لم یتب ، و یقول بابى وجه لا یفلح !: ((شیطان دستش را به صورت کسانى که به چهل سالگى برسند و از گناه توبه نکنند مى کشد و مى گوید پدرم فداى چهرهاى باد که هرگز رستگار نمى شود! (و در جبین این انسان نور رستگارى نیست !).

از ابن عباس نیز نقل شده : من اتى علیه الاربعون سنة فلم یغلب خیره شره فلیتجهز الى النار!: ((هر کس چهل سال بر او بگذرد و نیکى او بر بدیش غالب نشود آماده آتش جهنم گردد))!

به هر حال قرآن در دنباله این سخن مى افزاید: این انسان لایق و با ایمان هنگامى که به چهل سالگى رسید سه چیز را از خدا تقاضا مى کند: نخست مى گوید: ((پروردگارا! به من الهام ده و توفیق بخش تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشتى بجا آورم )) (قال رب اوزعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت على و على والدى ).

این تعبیر نشان مى دهد که انسان با ایمان در چنین سن و سالى هم از عمق و وسعت نعمتهاى خدا بر او آگاه مى گردد، و هم از خدماتى که پدر و مادر به او کرده است تا به این حد رسیده ، چرا که در این سن و سال معمولا خودش پدر یا مادر مى شود، و زحمات طاقت فرسا و ایثارگرانه آن دو را با چشم خود مى بیند، و بى اختیار به یاد آنها مى افتد و بجاى آنها در پیشگاه خدا شکرگزارى مى کند.

در دومین تقاضا عرضه مى دارد: ((خداوندا! به من توفیق ده تا عمل صالح بجا آورم ، عملى که تو از آن خشنود باشى )) (و ان اعمل صالحا ترضاه ).

و بالاخره در سومین تقاضایش عرض مى کند: ((خداوندا! صلاح و درستکارى

را در فرزندان و دودمان من تداوم بخش )) (و اصلح لى فى ذریتى ).

تعبیر به ((لى )) (براى من ) ضمنا اشاره به این است که صلاح و نیکى فرزندان من چنان باشد که نتائجش عائد من نیز بشود.

و تعبیر ((فى ذریتى )) (در فرزندان من ) به طور مطلق ، اشاره به تداوم صلاح و نیکوکارى در تمام دودمان او است .

جالب اینکه در دعاى اول پدر و مادر را شریک مى کند، و در دعاى سوم فرزندان را، ولى در دعاى دوم براى خود دعا مى کند، و اینگونه است انسان صالح که اگر با یک چشم به خویشتن مى نگرد با چشم دیگر به افرادى که بر او حق دارند نگاه مى کند.

و در پایان آیه دو مطلب را اعلام مى دارد که هر کدام بیانگر یک برنامه عملى مؤ ثر است ، مى گوید: ((پروردگارا! من در این سن و سال به سوى تو بازمى گردم و توبه مى کنم )) (انى تبت الیک ).

به مرحله اى رسیده ام که باید خطوط زندگى من تعیین گردد، و تا به آخر عمر همچنان ادامه یابد، آرى من به مرز چهل سالگى رسیده ام و براى بنده اى چون من چقدر زشت ونازیباست که به سوى تو نیایم و خودم را از گناهان با آب توبه نشویم .

دیگر اینکه مى گوید: ((من از مسلمین هستم )) (و انى من المسلمین ).

در حقیقت این دو جمله پشتوانه اى است براى آن دعاهاى سه گانه و مفهومش این است : چون من توبه کرده ام ، و تسلیم مطلق در برابر فرمان توام ، تو نیز بزرگوارى کن و مرا مشمول آن نعمتها بفرما.

آیه بعد بیان گویائى است از اجر و پاداش این گروه از مؤ منان شکرگزار صالح العمل و توبه کار که به سه پاداش مهم در آن اشاره شده است

توضیح : مساءله نیکى به پدر و مادر و شکر زحمات آنها که مقدمه اى است براى شکر پروردگار شروع مى کند

منبع : تفسیرنمونه   قالب : تفسیری       موضوع اصلی : نیکی- احسان           گوینده : مسعود ورزیده




اوضاع زنان در آخر الزمان
نوشته شده در چهار شنبه 25 خرداد 1393
بازدید : 691
نویسنده : حسن عباسی

«تمام همت یک مرد شکم او خواهد بود، و قبله اش همسر او، و دینش درهم و دینار او.»

فتنه ی زنانه:
رسول خدا(ص) در توصیف مردان و زنان اهل آخرالزمان می فرمایند:
«بعد از عصر من هیچ فتنه ای برای مردان پیش نمی آید که زیانبارتر از فتنه ای باشد که از ناحیه زنان می رسد.»(1)

 

«تمام همت یک مرد شکم او خواهد بود، و قبله اش همسر او، و دینش درهم و دینار او.»

فتنه ی زنانه
رسول خدا(ص) در توصیف مردان و زنان اهل آخرالزمان می فرمایند:
«بعد از عصر من هیچ فتنه ای برای مردان پیش نمی آید که زیانبارتر از فتنه ای باشد که از ناحیه زنان می رسد.»(1)

هم چنین می فرمایند:
«در مورد امت خود، از هیچ فتنه ای چون زن ها و مشروبات الکلی اندیشناک نیستم.»(2)

شاید اگر سالها پیش، کسی این احادیث را می خواند، درک معانی عمیق این سخنان برایش کمی مشکل بود اما شاید مردمان زمانه ما که اوضاع برخی از زنان امروز را در کوی و برزن می بینند، حتماً راحتتر به عمق این احادیث می رسند.

آیا رفتار و عملکرد برخی از زنان آخرالزمان، مانند حضور غیرضروری خانم ها در اجتماع با انواع آرایش و مدل مو و لباس  و عشوه گری های نا به جای زنانه در خیابان و...، اثری جز از هم پاشیدن زندگی های آرام خانوادگی را به همراه داشته است؟ آیا این نوع رفتارهای زنان را نمی توان فتنه نامید؟

زن قبله ی شوهر

پیرزن با یک ساک کوچک گوشه ی امامزاده نشسته و از پسرش می گوید که او را از خانه بیرون کرده است. او می گوید عروسم با من بدرفتاری می کرد و تا امروز هم برای شستن کهنه های بچه اش و نگهداری از او مرا نگه داشته بودند و حالا که بچه بزرگتر شده، دیشب پسرم گفت که تو داری زندگی ما را به هم میزنی و برای خودت جایی را دست و پا کن.

رسول خدا(ص)، مردانی آخرالزمانی که بی چون و چرا از زنانشان تبعیت می کنند را این طور تو صیف می کنند:
«مرد از همسرش اطاعت می کند ولی پدر و مادرش را نافرمانی می کند و برای به هلاکت رسانیدن برادرش تلاش می کند، به همسایه اش ستم روا می دارد و پیوند خویشاوندی را قطع می کند و صدای فاجران بلند می شوند.»(3)

«تمام همت یک مرد شکم او خواهد بود، و قبله اش همسر او، و دینش درهم و دینار او.»(4)

«هنگامی که نابخردان بر سر کار باشند و زنها مورد مشورت قرار گیرند.»(5)

آنچه باید باشد
با مرور احادیثی که به وصف زنان آخرالزمانی می پردازد می توان دریافت که اطاعت بی چون و چرای مردان از زنان

به معنی ترجیح دادن نظرات آنان بر دستورات خداوند و معصومین(ع) است که باعث دور شدن مردان از مجموع اوامر دینی می شود.

شرایط جوامع در آخرالزمان، زنان را به این سمت سوق می دهد که از جایگاه زن بودن و مادر بودن دور شوند و شان مردانه و مناصب مردان را بر عهده بگیرند و جای زن و مرد عوض شود.

همان طور که امروزه نیز شاهد هستیم، بعد شهوانی و نفسانی زنان بیشتر از سایر ابعاد وجودی آنها خودنمایی می کند و این امر باعث ایجاد فساد در جامعه و انحراف مردان می شود و در روزهای آخر الزمان، زنان از طرق غیر معمول از چنان جایگاهی برخوردار می شوند که حتی در تصمیم گیری های کلان نیز دخیل می شوند.

همه ی مواردی که در بالا بیان شد، برای زن مورد پذیرش اسلام نیست و زنان در دین اسلام از جایگاهی خاص و ویژه برخوردارند و این شان ویژه را می توان در حقوق و احکام اسلامی مربوط به بانوان مشاهده کرد.

پی نوشت:
1.       نهج الفصاحه جلد 2 صفحه 533

2.       همان، صفحه 540
3.       الزام الناصب صفحه 181، بشاره الاسلام صفحه 22 و 76 و بحارالانوار جلد 52 صفحه 263
4.       بشاره الاسلام صفحه 132
5.       بشاره الاسلام صفحه 44

منبع:سایت موعود


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



ظهور عشق
نوشته شده در چهار شنبه 23 خرداد 1393
بازدید : 679
نویسنده : حسن عباسی

http://amiram-mahdi.persiangig.com/Pic/emam%20zaman/%288%29.jpg

باز عصر جمعه شد ، گاه وعده ظهور


چشمهاي منتظر، جاده هاي بي عبور


باز در سكوت محض، آه مي كشم تو را


بغض هاي كهنه را، باز مي كنم مرور


آه پشت اين غروب شب نشسته در كمين


رجعتي دوباره كن، اي طلايه دار نور

 
كي به يمن مقدمت مي رسد بهار عشق


فصل سبز عاطفه، فصل شادي و سرور


با تو رفت از اين ديار، هر چه نام عشق داشت


باز با نگاه تو عشق مي كند ظهور

 
مي وزد نسيم عشق، از ديار آفتاب

 
مي رسد سوار سبز، از كرانه هاي دور




دل نوشته:
نوشته شده در چهار شنبه 21 خرداد 1393
بازدید : 671
نویسنده : حسن عباسی

سلام مولایم

مولا جان مرا ببخش که مدتی بود قلم از شما نمیراندم،شرمنده که با قرار گرفتن در ماه شعبان یادم افتاد که مولایم... میدانم که درک کرده و می دانید حدود "2 سال پیش" چه وظیفه ی سخت و چه رسالت سنگینی در کنار دیگر برنامه ها بر دوشم گذاشته شده است.

اما راستش این رسالت با تمام سختی هایش، باعث شده دیگر وظایف سخت ، طعم شیرینی ، به خود بگیرند و انجامشان برایم کمی راحتر گردد.

از خدا ممنونم که مرا امانت داره لایقی دانست و رسالت مراقبت و پرورش از همچین امانت با ارزشی را به بنده ی نالایق دادند!

مولا جان دعایم بفرمائید تا در انجام این رسالت سنگین نیز نمره ی قابل قبولی کسب نمایم (انشاالله) .

اما حال برگردیم سر بحث اول مان آقا!
راستش دلتنگم آقا ؛ دلتنگ ديدنت ؛ دلتنگ شنيدن صداي انا المهدي ت ...
تا کجای عمر باید هر شب درانتظار تو ستاره بشماریم٬ تا کدام روز و ماه باید مسافر دنیای غفلتها باشیم ٬ یامولا !

بیا ٬ که سقف آسمان زندگیمان راابر جهل و فساد پوشاند !بیا٬ که زمین تشنه باران است ! بیا ٬ که جگرهایمان را فراق٬رتگ سرخش را باخته است ٬ بیا از درون سوخته ایم ٬ مولا بیا ای مرهم دلهای خسته !

نمی دانم قلم سنگی برای دوری توچه می نویسد ٬ ولی همین را می دانم که او نیز هجاهای نام تو را دوست دارد و بی معطلی می نگارد . بیا ٬ که قلب شیشه ای انتظارمان در هر بار ترکی برمی دارد و صبرمان راخزان به یغما می برد .

بلندای پرواز خورشید را که می بینم این سوال در ذهنم می روید ٬ که آشیانه خورشیدکجاست؟

کبوتران سپیدبال که نشانه هایآرامش آسمانند ٬ شبانگاهان در آغوش مهربان لانه ها ٬ اندام جان را در بستر آرامش مینهند٬ عقابها که سلاطین آسمانند در یورش تاریکیها دل به سکوت می سپارند و در دلکوهساران تمنای دستان پر محبت شب را دارند اما خورشید آشیانه اش کجاست؟

در کدامین بستر مهربانی ٬ دل پرخروشش به آرامش می نشیند؟

یک روز با خورشید همسفر شدم . دانستم که غروبش افسانه ای بیش نیست و مغرب و مشرق ٬ جز خطوط خیالی نیستند .

خورشید هرگز غروب نمی کنم ٬ خورشید معنای روشن طلوع است .

اما آشیانه خورشید رایافتم ٬ دل مردی چون مهدی (ع)!!! این دل شماست ٬ که معبد خورشید است و این دل شماست که حلقه اتصال چشمه خورشید با نور پاکی و طراوت است .

اگر روزنه ای در دل توبگشایم ٬ خواهم دید که هزاران خورشید در آن سر به سجاده نورانیت گذارده اند و هرخورشید به گونه ای اشعه رحمت و برکت را به هر سو می پراکند.

آری ! می شناسمت ٬سالهاست که همتای تو را ندیده ام ٬ من موجودی هستم که از فرسنگها عقب تر آمده ام وچون به تو رسیده ام همراهت شده ام . پا به پای تو می آیم . تو را میشناسم


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , ,



كلیپ تأثیر گذار امام زمان (عج)
نوشته شده در سه شنبه 20 خرداد 1393
بازدید : 1119
نویسنده : حسن عباسی


:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , تفکر و اندیشه , ,



به همین سادگی...
نوشته شده در چهار شنبه 20 خرداد 1393
بازدید : 612
نویسنده : حسن عباسی
بسم رب المهدی

شخصی گفت الله اکبر و بعد گفت لا اله الا الله محمد رسول الله و باز گفت سبحان الله و بحمده سبحان الله العظیم. پس گفت سبحانک ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین این شخص اکنون 70000هفتادهزار نیکی را بدست آورده است و این شخص خود شما هستید.

 

به اشتراک بگذارید، باقیات الصالحات است. . .


:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , جوانان , ,



اشتغال زنان در ایران
نوشته شده در چهار شنبه 20 خرداد 1393
بازدید : 756
نویسنده : حسن عباسی

اشتغال زنان و تبعات آن برای خانواده


زیربنای جامعه در خانواده شکل می‌گیرد و حفظ اجتماع منوط به حفظ خانواده است. برای بقای خانواده، تقسیم کار و تفکیک نقش‌ها ضروری است و تقسیم نقش‌ها نظام سلسله مراتبی را می‌سازد که اعضای خانواده باید این نظام را بپذیرند و با پیروی خود، مدیریت خانواده را حمایت کنند.     


 در قسمت اول، با عنوان اشتغال زنان در گذر تاریخ، ضمن تعریف اشتغال، به وضعیت اشتغال زنان در طول تاریخ از دوران باستان و مدنیت تا انقلاب صنعتی و مدرنیسم پرداختیم و در ادامه، سیر تاریخی اشتغال زنان در ایران را از دوران مادها و هخامنشیان تا دوران حاضر بررسی کردیم. در قسمت دوم با عنوان پیامدهای اشتغال زنان در جامعه، آثار و تبعات فردی، اجتماعی و سیاسی اشتغال بانوان در جامعه را به بحث گذاشتیم. در ادامه، آثار و تبعات اشتغال زنان را بر محیط و اعضای خانواده مورد ارزیابی قرار می‌دهیم:
 
تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده
 
الف) تأثیر بر روابط خانوادگی
 
به گفته‌ی پژوهشگران، اشتغال زنان به دلیل کم کردن فشار اقتصادی از دوش خانواده، رضامندی زوج را افزایش می‌دهد و لذا زنان شاغل با همسران خود رابطه‌ی بهتری دارند.3 این نظریه برای خانواده‌هایی که به درآمد زن متکی است و حذف این درآمد شیرازه‌ی زندگی را از بین می‌برد، درست به نظر می‌رسد.4
 
با این حال، کارشناسان بسیاری به پیامد‌های منفی اشتغال بر روابط زناشویی تصریح کرده‌اند. بلاد از صاحب‌نظران عرصه‌ی اجتماعی می‌گوید: در بررسی اشتغال روزافزون زنان معمولاً توجه‌ها به‌سوی زیان‌هایی است که دامن‌گیر کودکان می‌شود، ولی به پیامدهای ناگوار این وضعیت بر روحیه‌ی مردان توجه نمی‌شود.
 
اگر زن ازدواج‌کرده نقش نان‌آوری را به عهده بگیرد، خطر رقابت با شوهر به میان می‌آید. برای وحدت و یکپارچگی خانواده زیان‌آور خواهد بود. افزون بر این، همسو نبودن نقش‌های اجتماعی و خانوادگی، موجب سستی و کاستی در نقش‌های خانگی می‌شود و احتمال بروز تنش بین زن و شوهر را افزایش می‌دهد.5
 
فشار ناشی از کار رسمی و کار خانه، خستگی مضاعف را برای زنان در پی دارد که بر روابط جنسی زوجین هم اثرگذار خواهد بود. روابط جنسی رضایت‌بخش، افزون بر آنکه شادابی جسمی و روحی مرد را در پی دارد، حس اعتمادبه‌نفس و انگیزه‌ی حمایت از همسر را در وی افزایش می‌دهد6 و بر رضایت‌مندی و نشاط زن نیز اثرات مثبتی دارد.
 
کاهش ارتباط کلامی با همسر نیز از دیگر پیامد‌های اشتغال تمام‌وقت زنان است و نیاز به برقراری ارتباط کلامی با دیگران در محیط کار برآورده می‌گردد و از انگیزه‌ی هم‌صحبتی با همسر کاسته می‌شود.
 
اشتغال زن و درآمدزایی او به کاهش وابستگی اقتصادی او به همسر می‌انجامد. این در حالی است که یکی از عوامل پیوند را روابط زناشویی احساس نیاز زن و شوهر به یکدیگر و تأمین شدن این نیاز است.
 
تمامی موارد گفته‌شده زمینه‌های اختلاف و جدایی زوج را افزایش می‌دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد در برخی کشور‌های غربی، طلاق در میان زنان شاغل چهار برابر زنان غیرشاغل است.
 
استقلال مالی و کاهش ترس از آینده سبب پایین آمدن آستانه‌ی تحمل‌پذیری زنان در روابط زناشویی و افزایش درخواست طلاق از جانب آنان است.
 
 ب) توسعه‌ی مشاغل جایگزین خانواده
 
زنان خانه‌دار به طور متعارف به نگهداری از فرزندان، نظافت خانه، شستن لباس‌ها، هنرهای خانگی، پخت‌وپز و گاه مشاغل خانگی همچون قالی‌بافی می‌پردازند. درگیری آنان به مشاغل رسمی سبب می‌شود بخشی از فعالیت‌های خانگی خود را به‌عهده‌ی سازمان‌هایی همچون مهدکودک‌ها، تولیدکنندگان مواد غذایی، رستوران‌ها و شرکت‌های خدماتی بگذارند. در این صورت، اشتغال رسمی افزایش و درآمد حاصل از آن در درآمد ملی جامعه نیز به شمار می‌آید و به‌غلط به‌منزله‌ی بهبود وضع اقتصادی تفسیر می‌شود.7 این در حالی است که کار زنان خانه‌دار در کشور‌های صنعتی معادل 40 درصد ثروت ایجادشده است. به عبارتی زنان کار می‌کنند تا هزینه‌ی کارهایی را بپردازند که اگر شاغل نبودند، خود آن‌ها را انجام می‌دادند و می‌توانستند به اقتصاد خانواده‌ی خود کمک بکنند.
 
اشتغال زن و درآمدزایی او به کاهش وابستگی اقتصادی او به همسر می‌انجامد. این درحالی است که یکی از عوامل پیوند روابط زناشویی و احساس نیاز زن و شوهر به یکدیگر و تأمین شدن این نیاز است و کم‌رنگ شدن آن، زمینه‌های اختلاف و جدایی زوج را افزایش می‌دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد طلاق در میان زنان شاغل چهار برابر زنان غیرشاغل است.

 
پ) تحول در ساختار خانواده و الگوی تفکیک نقش‌ها
 
در نظریه‌ای از ویلهلم هنریش، بنیان‌گذار جامعه‌شناسی خانواده، آمده است:
تفکیک کار و تقسیم نقش‌ها اصلی مسلم بر حفظ کارآمدی اجتماع است. زیربنای جامعه در خانواده شکل می‌گیرد و حفظ اجتماع منوط به حفظ خانواده است. برای بقای خانواده تقسیم کار و تفکیک نقش‌ها ضروری است و تقسیم نقش‌ها نظام سلسله مراتبی را می‌سازد که اعضای خانواده باید این نظام را بپذیرند و پیروی از رهبری در خانواده را باید حمایت کنند. این نظری به «اصالت حق طبیعی» شهرت یافته است. این نظام با طبیعت زن و مرد هماهنگ است. طبیعت مرد به مدیریت و طبیعت زن به مدیریت‌پذیری متمایل است.8
نقش مرد در نظام خانواده به‌سان ستون خیمه‌ای است که باید سالم و محکم باشد تا بتواند تکیه‌گاه مناسبی برای دیگر افراد خانواده باشد. در این صورت، فرزندان در زمان گرفتاری‌ها، ترس‌ها، مشکلات اقتصادی و عاطفی به او پناه می‌برند.
وجود کانون اقتدار لازمه‌ی بقای خانواده و اطاعت اعضا از پدر، لازمه‌ی حفظ این اقتدار است. زن با کار کردن بیرون از خانه، امنیت و موجودیت خانواده را، که زیربنای معنوی رفتار را به وجود می‌آورد، از هم می‌پاشد و نابسامانی‌هایی در روابط خانوادگی ایجاد می‌کند.
 
ت) اقتصاد و خانواده
 
تأثیر اشتغال زنان بر بالا رفتن قدرت خرید خانواده انکارناپذیر است. در بسیاری از کشورها، زنان بیشترین فعالیت بخش کشاورزی را برعهده دارند و درآمد خانواده بستگی کامل به آن دارد.9 با این حال، عمومیت قاعده‌ی تأثیر مثبت اشتغال زنان بر وضعیت اقتصادی خانواده، با تردید مواجه می‌شود. اگر رضامندی اقتصادی، نسبت میان درآمد و انتظارها باشد، هرچه درآمد بیشتر باشد، انتظارات هم بیشتر خواهد شد و نتیجه‌ای جز افزایش حس فقر، حرص و نارضامندی نخواهد داشت.
در بسیاری از خانواده‌ها، حضور زن در عرصه‌ی اشتغال درآمدزا، به تغییرات اجتماعی و ارزشی خانواده می‌انجامد و عزتمندی و آبرومندی خانواده را افزایش می‌دهد و خانواده برای حفظ شئونات جدید می‌کوشد با افزایش مصرف، ضروریات خانواده‌ی خود را ارتقا ببخشد. در این حال، با افزایش انتظارات خانواده روبه‌رو خواهیم شد. لذا خانواده‌ای که دارایی بیشتری دارد لزوماً لذت بیشتری نمی‌برد.
درآمدزایی زنان در صورتی که به تعدد مدیریت خانواده بر منابع مالی بینجامد و هریک از زن و مرد به دلخواه درآمد خود را هزینه کنند، احتمال مصرف اقلام غیرضرور را افزایش می‌دهد. ورود درآمد بیشتر به خانواده و افزایش دغدغه‌ی مصرف، افزایش میزان خرید‌های قسطی و پرداخت وام‌های درازمدت هرساله ده‌ها میلیارد دلار منفعت برای جامعه‌ی سرمایه‌داری به ارمغان می‌آورد. افزایش سطح انتظارات اقتصادی خانواده خطر بازگشت‌ناپذیری در موقعیت اقتصادی خانواده را نیز در پی دارد. خانواده‌ای که سطح زندگی خویش را برپایه‌ی دو درآمد تنظیم می‌کند، با از دست دادن بخش درخور توجهی از درآمد خود، نمی‌تواند با وضعیت جدید به‌درستی کنار آید و احساس فقر در این خانواده بیش از خانواده‌هایی است که از ابتدا معیشت خود را برپایه‌ی یک درآمد تنظیم کرده‌اند.
این گفته‌ها برای خانواده‌هایی صادق است که درآمد ناشی از اشتغال زن بر اقتصاد خانواده مؤثر باشد. اما بسیاری از موارد به هزینه‌ی اشتغال، در مواردی چون خرید لباس مناسب برای محل کار، هزینه‌ی آمد و شد، تهیه‌ی غذای آماده، هزینه‌ی مهدکودک و... که تقریباً معادل درآمد یا حتی بیشتر از آن است می‌شود.
نکته‌ی دیگر تأثیر درآمدزایی در کاهش احساس مسئولیت مردان است که می‌توان آثار آن را هم در ملاک‌های گزینش ازدواج و هم در روابط خانوادگی مشاهده کرد. امروزه بسیاری از پسران انتظار دارند همسر آینده‌ی آنان در نان‌آوری مشارکت داشته باشد و پس از ازدواج با آنکه توانایی کار و تلاش بیشتر برای تأمین نیازهای خانواده‌ی خود را دارند، اما به درآمد همسر خود چشم می‌دوزند.
پیامد دیگر اشتغال زنان، تأثیر آن بر درآمدزایی خانواده‌های دیگر است، زیرا با افزایش تقاضای برای کار، ارزش نیروی کار کاهش می‌یابد و مردان سرپرست خانواده دستمزد کمتری دریافت می‌کنند.
اشتغال زنان در کشور‌های صنعتی، به دلیل کاهش جمعیت و کمبود نیروی آماده به کار، توجیه عقلانی دارد، اما در کشور‌های در حال توسعه، مشکل، کمبود سرمایه برای ایجاد اشتغال است، نه کمبود نیروی انسانی آماده به کار. به همین دلیل، هرگاه سرمایه‌گذاری بیش از ظرفیت مردان بوده است، زنان به بازار کار کشیده شده و نیروی کار را تأمین کرده‌اند.
نتیجه آنکه می‌توان بر تأثیر اشتغال زنان در افزایش درآمد خانواده در اغلب موارد صحه گذاشت، اما نباید نسبت به تأثیر مثبت آن در اقتصاد خانواده و اقتصاد ملی بزرگ‌نمایی کرد.
 
ث) تأثیر بر فرزندخواهی
 
از موضوعات درخور توجه و تأمل، تأثیر اشتغال زنان بر کاهش تعداد فرزندان در خانواده و پیامد‌های بی‌فرزندی یا کم‌فرزندی بر حیات فردی و مناسبات خانوادگی است. با گسترش اشتغال زنان، انتظار می‌رود هم فاصله‌ی میان ازدواج و فرزندآوری افزایش یابد و هم از تمایل به مادر شدن در زنان کاسته شود. این احساس نهفته‌ی طبیعی در صورت ارضا نشدن، می‌تواند آثاری بر روحیات زن برجای بگذارد.10 به همین دلیل، فرزندان می‌توانند وابستگی زن و مرد به خانواده را افزایش دهند و در استحکام خانواده نقش مهمی ایفا کنند.
برتراند راسل معتقد است: امروزه اگر در زندگی زناشویی عمل جنسی نباشد، آن زناشویی بی‌اثر تلقی می‌شود، اما فرزندان بیش از رابطه‌ی جنسی اهمیت دارند و هدف اصلی زناشویی باروری است.
 
وجود کانون اقتدار لازمه‌ی بقای خانواده و اطاعت اعضا از پدر، لازمه‌ی حفظ این اقتدار است. زن با کار کردن بیرون از خانه، امنیت و موجودیت خانواده را، که زیربنای معنوی رفتار را به وجود می‌آورد، از هم می‌پاشد و نابسامانی‌هایی در روابط خانوادگی ایجاد می‌کند.

 
با ارزشمند شدن اشتغال زنان، تعارض میان شغل و فرزند بیشتر رخ می‌نماید. پیامد دیگر اشتغال، کاهش شمار فرزندان خانواده است. با افزایش شمار خانواده‌های تک‌فرزند، امکانات اقتصادی خانواده که با اشتغال زنان افزایش یافته است، در خدمت رفاه تنها فرزند خانواده قرار می‌گیرد، اما تک‌فرزندی خود از نشاط فرزند می‌کاهد و سبب افزایش روحیات خودخواهانه و فردگرایانه در وی می‌شود.
در یک خانواده‌ی پرجمعیت با امکانات متوسط یا کم، در صورتی که به‌درستی مدیریت شود، فضایی مناسب برای تقویت روحیه‌ی همگرایی، تلاش، قناعت، بهره‌وری و انضباط پدید می‌آید؛ اما تک‌فرزندان برای ورود به اجتماع با مشکلات اساسی رو‌به‌رو می‌شوند، زیرا نه برای همگرایی اجتماعی آموزش دیده‌اند و نه در برابر ناملایمات اجتماعی آستانه‌ی تحمل‌پذیری مناسبی دارند. این افراد غالباً مغفول می‌مانند.
کم شدن شمار فرزندان دو پیامد جدی را در پی دارد: نخست آنکه والدین برای ایام پیری خود ذخیره‌ای نیندوخته‌اند و احتمال حمایت فرزندان از والدین با کم شدن شمار آنان، کاهش می‌یابد. چنان‌که مهد‌های کودک امروز نوید گسترش خانه‌های سالمندان در فردا را خواهند داد.
دیگر آنکه، کاهش فرزندان امروز به کوچک شدن خانواده‌ی گسترده در نسل آتی خواهد انجامید. باید نسلی را تصور کرد که از نعمت عمو، عمه، خاله و دایی محروم‌اند و نه لذت روحی ارتباطات خویشاوندی را می‌چشند و نه از حمایت عاطفی، مادی و معنوی آنان برخوردار است.
 
ج) روابط مادر و فرزند
 
تأثیر مهم اشتغال زنان بر روابط میان مادران و فرزندان آنان است. میان رشد عاطفی فرزند و دامان مادر به‌ویژه در سه سال نخست زندگی، پیوندی ناگسستنی وجود دارد و سلامت روانی و عاطفی وی در گرو حضور فیزیکی مادر است.11
رابطه‌ی مبتنی بر دلبستگی کودک با مادر خویش، زیربنای شخصیت اوست و در صورت فقدان یا ناکافی بودن این دلبستگی، کودکان به‌ویژه پسران به اشخاصی تبدیل خواهند شد که در ایجاد رابطه‌ی معنی‌دار با دیگران توانایی ندارد.
والدین شاغل ناچار به سپردن فرزند خود به مهد کودک و یا تنها گذاشتن وی در خانه‌اند. در این صورت، فرزندان به‌جای آنکه ارزش‌ها و الگوهای خود را از والدین دریافت کنند، از نهاد‌های رسمی در رسانه‌ها تأثیر می‌پذیرند و ارتباط عاطفی کمتری با مادر برقرار می‌کنند.
در پژوهش‌های خانواده‌گرایان، تأثیرات منفی جدایی مادر از فرزند نشان داده شده است. از نگاه آنان، رشد عقلی فرزند منوط به رابطه‌ی ‌عاطفی مادر و فرزند است. در دسترس بودن مادر برای فرزند مسئله‌ی مهمی است و فرزندان از اینکه به خانه بروند و مادر را نبینند، دچار اضطراب می‌شوند. رابطه‌ی عاطفی میان مادر و فرزند در سلامت روانی و تعامل رفتاری مادر هم تأثیر دارد و همین نکته بر تربیت فرزند نیز مؤثر است.
برخی صاحب‌نظران معتقدند که اشتغال مادران مفهوم خانواده را در ذهن فرزندان تغییر می‌دهد، زیرا این فرزندان بیش از دیگران با همسالان خود سر می‌کنند و بیش از گذشته احساس تنهایی می‌کنند.
امروزه الگوهای اجتماعی ارزش‌هایی متفاوت با ارزش‌های خانوادگی را تبلیغ می‌کنند. نقش والدین بیش از هر زمان دیگری جایگزین‌ناپذیر است و آنان به قضاوت، تجربه، نیرو و قاطعیت والدین و به یک منبع راهنمایی‌کننده‌ی خانوادگی نیاز دارند. با حضور نداشتن پدر و مادر در خانه، فرزندان تنهایند و هیچ بزرگ‌تری بر کار آنان نظارت ندارد. حضور نداشتن پدر و مادر در خانه، آزادی عمل بیشتری به فرزندان به‌ویژه نوجوانان می‌دهد که با توجه به گسترش روزافزون تکنولوژی‌های ارتباطی، توسعه‌ی آپارتمان‌نشینی و کاهش شمار فرزندان و در نتیجه خلوت بودن محیط خانه، احتمال بروز رفتار‌های ناهنجار به‌ویژه روابط جنسی با محارم و غیرمحارم و ارتباطات جنسی مجازی، به‌ویژه در سنین نوجوانی را افزایش می‌دهد.
 
رشد عقلی فرزند منوط به رابطه‌ی عاطفی مادر و فرزند است. در دسترس بودن مادر برای فرزند مسئله‌ی مهمی است و فرزندان از اینکه به خانه بروند و مادر را نبینند، دچار اضطراب می‌شوند. رابطه‌ی عاطفی میان مادر و فرزند در سلامت روانی و تعامل رفتاری مادر هم تأثیر دارد و همین نکته بر تربیت فرزند نیز مؤثر است.

 
لذا بسیاری از زنان برای پرورش فرزندان خود از شغل خود کناره‌گیری می‌کنند و بسیاری از آن‌هایی که از حرفه‌ی خود کناره گرفته‌اند، موفق‌ترند. یافته‌ها گویای رو به رشد بودن روند کناره‌گیری از اشتغال در سال‌هایی است که زنان بچه‌دار می‌شوند.
آنان پی برده‌اند زندگی‌ای که در آن شغل از همه‌چیز مهم‌تر باشد پس از مدتی ارضاکننده نخواهد بود و همچنین می‌فهمند آن‌گاه که پای فرزندان به میان می‌آید، هیچ‌چیز نمی‌تواند جای مادر را بگیرد.
 
آثار فردی و روانی اشتغال زنان
 
الف) احساس رضایت‌مندی
 
در جامعه‌ی مدرن، کوچک شدن خانه‌ها، محدود شدن ارتباطات فامیلی و محلی، تحقیر ارزشی خانه‌داری و خانه‌نشینی روی داد که در پی آن، ورود به فضای اجتماعی و عرصه‌ی اشتغال می‌تواند نیاز زن به ورود به عرصه‌های وسیع و کسب تجربه‌ی نو را به همراه داشته باشد و نیاز به برقراری ارتباط با دیگران را تأمین و او را از فضای خانه آزاد سازد.
از دیگر سو، ارزش‌های انتشاریافته‌ی استقلال مالی، رقابت برای کسب موقعیت شغلی که به‌مثابه‌ی یک ارزش تلقی می‌شود، گسترش یافته و افرادی که موفق به احراز شغل می‌شوند، احساس پیروزی خواهند داشت. لذا می‌توان فهمید که چرا برخی زنان با دریافت حقوقی ناچیز، که کفاف هزینه‌های رفت‌وآمد آنان را نیز ندارد، به اشتغال روی می‌آورند، زیرا آنان با دستیابی به موقعیت شغلی احساس موفقیت می‌کنند و حس می‌کنند از مهارت‌هایشان به‌طرز مفیدی بهره می‌برند. به همین دلیل، بسیاری از آنان عنوان می‌کنند بدون نیاز مالی هم به کار ادامه می‌دهند.12
در این میان، حس رضایت‌مندی در دختران مجرد بیش از مادران شاغل است، زیرا مادران به دلیل نبودن در کنار فرزندان خود، به‌نوعی احساس گناه می‌کنند و بر میزان رضایت‌مندی آنان از اشتغال کاسته و در مقابل بر میزان اضطراب آنان نسبت به تربیت و آینده‌ی فرزندانشان افزوده می‌شود.
 
ب) فشار مضاعف
 
خانه‌داری از فعالیت‌های سخت و دشوار است، اما فشاری برای انجام دادن آن در خانه نیست و سرعت انجام آن با میل خود فرد تنظیم می‌شود. این ویژگی با روحیات زنانه همخوانی دارد. این در حالی است که کار رسمی بیرون از خانه این‌گونه نیست.13 ایفای دو نقش متفاوت و هم‌زمان در خانه و اجتماع، به دلیل ناهمخوانی بسیاری از مشاغل اجتماعی با ویژگی‌های زنانه و فشار ناشی از جمع بین این دو فعالیت، زنان را آسیب‌پذیرتر خواهد کرد. در پژوهش‌ها نشان داده شده است که زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه‌دار بسیار مضطرب‌ترند که این وضع ناشی از تعدد نقش‌هاست.14
ناراحتی قلبی در میان زنان کارمند دوبرابر زنان خانه‌دار است و زنانی که کارمندند بیش از مردان بدون شغل به افسردگی مبتلا می‌شوند.
تعارض نقش‌ها از یک سو فرد را دچار اضطراب و از سوی دیگر او را در ایفای هم‌زمان نقش‌های متعدد ناتوان می‌سازد. لذا اغلب زنان در انجام کارهای خانه و برقراری ارتباط مؤثر با اعضای خانواده درمانده می‌شوند.
 
پ) افزایش مزاحمت‌های جنسی در محل کار
 
توسعه‌ی اشتغال زنان، در حوزه‌هایی که فضای زنانه و مردانه تفکیک نشده‌اند، می‌تواند آسیب‌پذیری جنسی زنان و مردان را در محیط کار افزایش دهد. برآوردهای آماری در آمریکا نشان می‌دهد 50 درصد زنان و 15 درصد مردان شاغل در محیط کار خود، مورد آزار و اذیت یا سوءاستفاده‌ی جنسی قرار می‌گیرند. با آنکه بیش از 50 درصد زنان شاغل در جهان در معرض یکی از موارد سوءاستفاده (کلامی، فیزیکی یا چشم‌چرانی) قرار می‌گیرند، تنها 5 تا 15 درصد آنان درباره‌ی مشکلات خود شکایت کرده‌اند که مهم‌ترین علت آن ترس از دست دادن کار است. این در حالی است که برخی مردان اعتقاد دارند زنان خود از چنین ارتباطی در محیط کار استقبال می‌کنند، چون این ارتباط امکان پیشرفت آنان را فراهم می‌کند.
برخی پژوهش‌ها در جوامع غربی نشان می‌دهد که طلاق به میزان زیادی در بین افرادی دیده می‌شود که به دلایل شغلی، غیبت‌های پیاپی از خانه داشته‌اند و یا تماس‌های نزدیک و صمیمانه با جنس مخالف دارند.15
به عقیده‌ی صاحب‌نظران، مزاحمت‌های جنسی عامل مهمی در جابه‌جایی کارگران زن است، زیرا دست کشیدن از کار چاره‌ی اصلی این نوع گرفتاری‌هاست.16
از دیگر سو، تفکیک محیط‌های زنانه و مردانه برای کارفرمایان بسیار پرهزینه است و آنان تمایلی برای اجرای آن ندارند و می‌کوشند تا میزان مشکلات اخلاقی در محیط کار را کمتر از میزان واقعی نشان دهند و زمینه‌ی فرهنگی را به سمت حساسیت‌زدایی از این اختلاط هدایت کنند.(*)
 
پی‌نوشت‌ها:
 
1. پاتریک نولان و گرهارد لنسکی، جامعه‌های انسانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی کلان، ترجمه‌ی ناصر موفقیان، ص 465.
2. غلامرضا صدیق اورعی، «توسعه‌ی اقتصادی و اشتغال زنان» (قسمت دوم)، پیام زن، ش 49، ص 17.
3. ر.ک.به: هما ملااحمد رحیمی، بررسی پیامد اشتغال برای زنان و فرزند اول آن‌ها، پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز، ص 148.
4. ر.ک.به: عصمت‌السادات مرقانی خوئی، بررسی و مقایسه‌ی مشخصات فردی و خانوادگی زنان شاغل راضی و ناراضی از روابط جنسی در زندگی زناشویی در دانشگاه‌های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شهر تهران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد دانشکده‌ی پرستاری، ص 37.
5.  ر.ک.به: محمدباقر ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، ص 170.
6. تونی گرنت، زن بودن، ترجمه‌ی فروزان گنجی‌زاده، ص 76، 90، 268.
7. غلامرضا صدیقی اورعی، «توسعه‌ی اقتصادی و اشتغال زنان» (قسمت دوم)، پیام زن، ش 49، ص 17.
8. «خوانش انتقادی اشتغال زنان» (گفت‌وگو با دکتر سید محمدصادق مهدوی)، حوراء (نشریه‌ی داخلی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان)، ش 8، آذر 1383، ص 14.
9. پاملا ابوت و کلر والاس، جامعه‌شناسی خانواده، ترجمه‌ی منیژه نجم عراقی، ص 126.
10. قدسیه حجازی، جرائم زن در ایران، ص 115.
11. ر.ک.به: گفت‌وگو با سید محمدصادق مهدوی، «خوانش انتقادی اشتغال زنان»، حوراء (نشریه‌ی داخلی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان)، ش 8، آبان و آذر 83، ص 18.
12. ر.ک.به: هما ملااحمد رحیمی، بررسی پیامد اشتغال برای زنان شاغل و فرزند اول آن‌ها، پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی، ص 68.
13.  تونی گرنت، زن بودن، ترجمه‌ی فروزان گنجی‌زاده، ص 89.
14. هما ملااحمد رحیمی، پیامد اشتغال برای شاغل و فرزند اول آن‌ها، پایان‌نامه کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی، ص 148.
15.  ر.ک.به: عفت‌السادات مرقانی خوئی، بررسی و مقایسه‌ی مشخصات فردی و خانوادگی زنان شاغل راضی و ناراضی از روابط جنسی در زندگی زناشویی در دانشگاه‌های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شهر تهران، پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد دانشکده‌ی پرستاری، ص 38.
16. ر.ک.به: سید محمدرضا علویون، کار زنان در حقوق ایران و حقوق بین‌المللی کار، ص 98.


:: موضوعات مرتبط: تفکر و اندیشه , حجاب و عفاف , زندگی مشترک , تحدید نسل , ,



نوشته شده در دو شنبه 19 خرداد 1393
بازدید : 1276
نویسنده : حسن عباسی

جدید 93/03/19 : بخش جدیدی  با عنوان " تحدید نسل " به مجموع مطالب اضافه گردید.

هدف اصلی از ایجاد این بخش بحث در :

احادیث موضوعی تربیت فرزند

احادیث موضوعی طلاق

کاریکاتورهای موضوعی تربیت فرزند

پوستر موضوعی تربیت فرزند

اینفوگرافی های نرتبط

هر هفته یک تصویر و یا یک مطلب در این خصوص قید خواهد شد " انشاالله".

دوستان میتوانند اگر مایل بودند و مطلبی در این خصوص داشتند در بخش نظرات قید نماییند

تا در اولین فرصت مطالب شان به نمایش در آید!


:: موضوعات مرتبط: تحدید نسل , ,



مستند فقهی وجوب پوشش بانوان در هنگام نماز چیست؟
نوشته شده در دو شنبه 14 خرداد 1393
بازدید : 710
نویسنده : حسن عباسی
 
پرسش :
 
مستند فقهی وجوب محجبه بودن زن در هنگام نماز را برای اینجانب بیان کنید؟
 
پاسخ اجمالی
دلائل مربوط به حجاب زن از دو منظر قابل بررسی است:
۱. دلائل حجاب زن در غیر نماز
۲. دلائل حجاب زن در نماز
از جمله دلائل حجاب زن در نماز می‌توان به روایاتی اشاره کرد که در این‌باره رسیده است. در این روایات که به برخی از آنها اشاره می‌شود؛ احیاناً برای زن در این حالت دو یا سه لباس شمرده‌اند که با توجه به نوع پوششی که لباس‌ها ایجاد می‌کنند می‌توان نتیجه گرفت که؛ پوشش زن در حال نماز همان چیزی است که فقها از قدیم تا به امروز به آن فتوا می‌دهند.
پاسخ تفصیلی
یکی از احکام فقهی دین اسلام، سَتر(پوشش) است. پوشش در اسلام مخصوص زنان نبوده و مردان نیز پوشش اسلامی خاص خود را دارند.[۱] یکی از احکام ستر و پوشش، پوشش در حال نماز است. شاید بتوان حکمت آن‌را این‌گونه بیان کرد که انسان‌ها وقتی در مقابل خداوند قرار می‌گیرند، اگر چه هیچ نامحرمی هم نباشد و یا در مکانی به تنهایی مشغول اقامه نماز هستند، ولی وقار و شخصیت یک مسلمان اقتضا دارد تا در محضر الهی با نهایت حیا و احترام حاضر شود، شاید هم با استفاده از وجوب پوشش در حال نماز بتوان چنین نتیجه گرفت که فایده پوشش در مرحله اول حفظ همین شخصیت و وقار باشد و در مرحله دوم پوششی در مقابل نامحرمان!
دلائل مربوط به حجاب زن از دو منظر قابل بررسی است؛ اول: دلائل حجاب زن در غیر نماز، دوم: دلائل حجاب زن در نماز. قسمت اول به تنهایی بحث مفصلی را می‌طلبد که مورد این سؤال نیست،[۲] اما درباره قسمت دوم به‌طور ویژه دلائلی استناد شده است:
۱٫ اجماع و اتفاق مسلمانان: همه فرقه‌های اسلامی اتفاق نظر دارند که در دین اسلام؛ زن باید در هنگام نماز؛ پوشش خاصی داشته باشد.[۳]
۲٫ روایات: روایاتی در این باب وارد شده که به تبیین لباس زن در هنگام نماز پرداخته است. در این روایات که به برخی از آنها اشاره می‌شود؛ احیاناً برای زن در این حالت، دو یا سه لباس شمرده‌اند که با توجه به نوع پوششی که لباس‌ها ایجاد می‌کنند، می‌توان نتیجه گرفت که، پوشش زن در حال نماز همان چیزی است که فقها از قدیم تا کنون به آن فتوا می‌دهند.
از جمله این روایات؛[۴] روایاتی است که در کتاب کافی آمده است:
الف. امام باقر(ع) درباره لباس زن در نماز فرمود: «زن، در دِرع و مقنعه باید نماز بخواند، البته به شرطی که درع، نازک نباشد».[۵]
درع در اصطلاح فقهی به پیراهن زن گفته می‌شود که نیم تنه بالا را می‌پوشاند که دو آستین هم دارد.[۶]
مقنعه: همان «خِمار» است و خمار آن چیزی است که زن به وسیله آن، سر و موی خود را می‌پوشاند.[۷] و خداوند در آیه‌ای که می‌آید، به زنان امر کرد تا خمار (مقنعه) را پشت سر نبندند، بلکه آن‌را طوری استفاده کنند که زیر گلو و روی سینه‌هایشان را نیز بگیرد.
خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «و به زنان با ایمان بگو چشم‌هاى خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرى‏(مقنعه)هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‏کیش‌شان …».[۸]، [۹]
ب. ابن ابی یعفور از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «زن در سه لباس نماز بگذارد: ازار(لنگ)، درع(پیراهن) و خمار(مقنعه) و اشکالی ندارد اگر خمار را مقنعه کند(یعنی دور سر و گردن بپیچد) و اگر این سه لباس را نداشت می‌تواند با دو لباس هم نماز را اقامه کند به این ترتیب که یکی را ازار (مانند دامن) کند و (پایین تنه را بپوشاند) و دیگری را مقنعه کند (و سر و بالا تنه را بپوشاند)». گفتم: اگر فقط درع و ملحفه‌ای داشته و مقنعه ندارد[تکلیف چیست]؟ امام(ع) فرمود: «اشکالی ندارد؛ از ملحفه[۱۰] به عنوان مقنعه می‌تواند استفاده کند و اگر کفاف نکرد(یعنی با مقنعه درست کردن نتوانست پایین تنه را بپوشاند) از جهت طول؛ آن ملحفه را استفاده کند(تا هم سر پوشیده شود و هم پایین تنه)».[۱۱]
ج. زراره از امام باقر(ع) پرسید: کمترین لباسی که زن می‌تواند در آن نماز بخواند چیست؟ امام باقر(ع) فرمود: «دِرع (پیراهن) و ملحفه؛ به طوری که از روی سر می‌اندازد تا تمام بدن را فرا گیرد».[۱۲]
این چند روایت درباره وجوب پوشش زن؛ نشان دهنده وجود پوشش خاصی برای زنان در حال نماز است.

[۳]. بروجردی، حسین، تقریر بحث السید البروجردی، مقرر: اشتهاردی، شیخ علی پناه، ج ۱، ص ۶۷، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۶ق.
[۴]. فقها به این روایات در باب پوشش زن در نماز، استناد کرده‌اند. ر.ک: تقریر بحث السید البروجردی، ج ۱، ص ۶۷٫
[۵]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۳، ص ۳۹۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۶]. «ثوب تجوب المرأة وسطه و تجعل له یدین، و تخیط فرجیه»؛ محمود عبدالرحمان، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة‌، ج ۲، ص ۷۹، دار الفضیلة، قاهره، ۱۴۱۹ق.
[۷] . همان، ج ۲، ص ۵۴٫
[۸] . «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِن..» نور، ۳۱٫
[۹]. بر گرفته: «تفسیر آیه های ۳۰ و۳۱ سورۀ نور»، سؤال ۴۰۲۰٫
[۱۰]. در کلام عرب، ملحفه در ردیف جلباب و شوذر است که شوذر همان معرب چادر است که اصل و ریشه آن فارسی بوده و در عربی به شوذر تغییر یافته است. بنابراین، ملحفه؛ پارچه بزرگ و سرتاسری است که همچون چادر می‌تواند سر و تمام بدن را بپوشاند.
[۱۱]. «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع تُصَلِّی الْمَرْأَةُ فِی ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ إِزَارٍ وَ دِرْعٍ وَ خِمَارٍ وَ لَا یَضُرُّهَا بِأَنْ تُقَنِّعَ بِالْخِمَارِ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَثَوْبَیْنِ تَتَّزِر بِأَحَدِهِمَا وَ تُقَنِّعُ بِالْآخَرِ قُلْتُ فَإِنْ کَانَ دِرْعٌ وَ مِلْحَفَةٌ لَیْسَ عَلَیْهَا مِقْنَعَةٌ فَقَالَ لَا بَأْسَ إِذَا تَقَنَّعَتْ بِالْمِلْحَفَةِ فَإِنْ لَمْ تَکْفِهَا فَلْتَلْبَسْهَا طُولًا»؛ الکافی، ج ۳، ص ۳۹۵ – ۳۹۶٫
[۱۲]. «الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) عَنْ أَدْنَى مَا تُصَلِّی فِیهِ الْمَرْأَةُ قَالَ دِرْعٌ وَ مِلْحَفَةٌ فَتَنْشُرُهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ تَتَجَلَّلُ بِهَا»؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج ۲، ص ۲۱۷، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , حجاب و عفاف , ,



چطور به روابط نامشروع نه بگویید؟
نوشته شده در جمعه 12 خرداد 1393
بازدید : 1133
نویسنده : حسن عباسی

 

 

چطور به روابط نامشروع نه بگویید 

 

شاید یکی از پررنگ ترین دغدغه های دخترانی که به نیت ازدواج با کسی آشنا می شوند، این باشد که حد مرز روابط را چطور تعیین کنند؟ وقتی طرف مقابلشان تو زرد از آب در می آید و درخواست نامشروعی از آنها دارد، چطور مقاومت کنند و رابطه را به پایان ببرند؟ چه کنند که طرف مقابل را قانع کنند و در مقابل دام هایی که برایشان پهن شده چه جوابی بدهند؟

 

 

تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتن داری را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند. در این مواقع به احتمال زیاد طرف مقابل شما با زبان چرب و نرم حرف هایی می زند که ممکن است شما را به فکر فرو برد اما اگر از قبل برای هر کدام از این حرف ها جوابی آماده داشته باشید، می توانید به راحتی از دام ها فرار کنید.

 

 

 

می گوید: لمس کردن یکدیگر باعث رشد انسان هاست.

 

 

 

بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.

 

 

 

می گوید:...

لطفا برای مطالعه ب کامل به ادامه ی مطلب رجوع بفرمایید!

 


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , حجاب و عفاف , ,



آیا دوست داشتن برای ازدواج کافیست؟!
نوشته شده در دو شنبه 12 خرداد 1393
بازدید : 686
نویسنده : حسن عباسی

www.tanzimekhanevadeh.com/marriage/1352-do-you-love-enough-to-marry


:: موضوعات مرتبط: جوانان , زندگی مشترک , ,



تعداد صفحات : 27