پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.



بازدید : 694
نویسنده : حسن عباسی

مي‌خواهيد تكليف ماجرايي را كه مثل خوره به ذهن‌تان افتاده روشن كنيد؟ همسرتان با شنيدن اولين جمله در مقابل‌تان مي‌ايستد و با حرف‌ها يا زبان بي‌زباني مي‌گويد كه ميلي به شنيدن حرف‌هاي‌تان ندارد؟

در چنين شرايطي احتمالا يك امتياز منفي ديگر به نمره‌هاي منفي او اضافه مي‌كنيد و در ذهن‌تان از شريك زندگي‌تان، مردي سرد و بي‌منطق مي‌سازيد كه ميلي به حل كردن مشكلات ريز و درشت زناشويي ندارد.

چه زمانی برای مذاکره با همسر مناسب وچه زمانی نا مناسب است

اگر اين فكر و خيال‌ها شما را هر روز از او دورتر مي‌كند، مراقب باشيد. شايد اين‌بار در مورد او زود قضاوت كرده باشيد و اين فاصله نه به‌خاطر بي‌ميلي همسرتان به بهتر شدن اين رابطه، بلكه به دليل وقت‌نشناسي شما ايجاد شده باشد. پيش از آنكه روي مرد زندگي‌تان برچسبي بزنيد و از او در ذهن‌تان مردي بي‌تفاوت بسازيد اين مطلب را بخوانيد.

دكتر جمشيد بيگدلي، روانشناس و مشاور، بدترين زمان‌ها براي گفت‌وگو‌هاي حساس را به شما معرفي مي‌كند.


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



رازهای آقایان را بشناسید:
نوشته شده در شنبه 22 مرداد 1393
بازدید : 709
نویسنده : حسن عباسی

مسائل مردانه که اغلب باعث لطمه به روحیه و روان آقایان نیز می شوند عبارتند از  مسائلی مانند نیاز به آرامش ،نیاز به تعریف و تمجید ، لذت جنسی وکمبود عاطفه و… باشد در اینجا میخواهیم بیشتربه رازهای آقایان بپردازیم.
 

رازهای آقایان را بشناسید



:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



این جملات را هرگز به همسرتان نگویید :
نوشته شده در شنبه 21 مرداد 1393
بازدید : 654
نویسنده : حسن عباسی

این جمله ها را هرگز به همسرتان نگویید .

شما خیلی راحت می توانید هر آنچه می خواهید به شوهرتان بگویید اما اگر مراقب صحبت کردن خود نباشید، ممکن است او صحبت های شما را به شکلی ناخوشایند درک کند.

شاید شما نگرانی های معقولی داشته باشید یا می خواهید به موضوع هایی اشاره کنید که در زندگیتان نقشی اساسی دارد اما بیان این مسایل با روشی نادرست، در مدت زمانی طولانی، احساسات شوهرتان را جریحه دار و رابطه بین شما را متشنج می کند.

به قول «جودی فورد»، روان درمانگر آمریکایی و نویسنده کتاب «هر روز با عشق»، مهارت سخن گفتن مهرآمیز را تمام زوج ها باید بیاموزند...

از نظر او ۸ جمله کلیشه ای وجود دارند که هرگز نباید به مهم ترین فرد زندگی تان بگویید:


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



17راهکار درمان وابستگی به نامحرم
نوشته شده در سه شنبه 21 مرداد 1393
بازدید : 721
نویسنده : حسن عباسی

 

متأسفانه مسأله رفاقت بین دختران و پسران نامحرم بسیار افزایش یافته و جوانان زیادی پا در این وادی نا امن گذاشته اند و بسیار هم خشنود هستند ،اما این خشنودی دیری نمی پاید و و این روابط اثرات سوء خود را نشان می دهد ، و هنگامی که یک رابطه رو به سردی نهاده و خاتمه می یابد طرفین می مانند و دنیایی از سردی و افسردگی ...
احساس شدید نیاز عاطفی و تنهایی آن ها رنج می دهد ،دقیقا مثل یک شخص سیگاری که در صدد ترک سیگار است و بسیار به نظرش سخت و غیر ممکن می آید .
اما در مورد راهكارهای فراموشی موارد زیر را به شما معرفی می‌كنیم كه امیدواریم بتواند به شما كمك كند.

 


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , ,



بازدید : 561
نویسنده : حسن عباسی

امروزه پرونده‌های متعددی از دستگاه قضایی برای اظهارنظر در مورد طلاق زوج‌ها ارجاع داده می‌شود که اگر قبل از ازدواج دقت بیشتری می‌شد، امروز كار به طلاق نمی‌‌كشید.

ازدواج در جامعه ما بسیار پرهزینه و پرتشریفات و از طرفی طلاق به‌خصوص برای خانم‌ها عارضه‌دارتر است بنابراین باید تلاش شود تا از میزان طلاق به‌خصوص به علل پزشکی کاسته شود.

 

 

حتما از سلامت خود و همسر آینده تان قبل از ازدواج مطمئن شوید.


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



بازدید : 665
نویسنده : حسن عباسی

چگونه میتوان با وسوسه های گناه آلود دوران مجردی مبارزه کرد؟؟

مردان مجرد

جوان مجرد که امکان ازدواج ندارد و فشار زیادی متحمل می‌گردد، چه کند که مبتلا به زنا یا اسمتناء نگردد، چگونه می‌توان با وسوسه‌ها مبارزه کرد؟

مشکل ازدواج مشکل یک فرد خاص نیست بلکه مشکل میلیون ها جوان اعم از دانشجو و غیر دانشجو است که حل آن هم نیاز به کارهای فرهنگی مناسب، تأمین بودجه هنگفت، حل مسأله اشتغال و ده ها مسأله دیگر دارد و این کارها نیازمند زمان و کارهای کارشناسی صحیح می باشد که طبعا حل کامل آن در مدت زمان کوتاه چیزی شبیه معجزه است.

البته ممکن است هر کسی فکر کند فقط افراد نادری مثل او این حالت شدید شهوانی را دارند در صورتی که اینچنین نیست همه جوانان این نیاز جنسی را دارند.

شهوت جنسی یکی از نیازهای ضروری رشد جسم است که از یک سو ارضای آن لذت شدیدی دارد و از سوی دیگر سرکوب یا اِعمال ریاضت و سختی به آن، آثار سوء و تخریبی شدیدی بر جسم، روان، روح، اعصاب، اخلاق و حتی دین انسان وارد می‌کند.

عقل سالم در بدن سالم است. و بدن سالم، بدنی است که نیازهایش به موقع، بر اساس برنامه هدفمند و از طریق درست برآورده شود.

نه کسی حق دارد [و نه کار درستی است] که آن قدر مشغول نماز و روزه و ذکر گردد که حیات دنیوی، بدن و نیازهایش را فراموش کند و نه کسی حق دارد [و نه کار درستی است] که آن قدر متوجه حیات دنیا و ارضای نیازهای شهوانی گردد که خودش، راهش، کمالش و آخرتش را فراموش کند.

لذا فرمود:

«‌زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَ الْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل عمران، ۱۴)

ترجمه:

 

 


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



اگر این خصوصیات را دارید ازدواج نکنید !!
نوشته شده در شنبه 18 مرداد 1393
بازدید : 667
نویسنده : حسن عباسی



گاهی فکر می کنم
نوشته شده در شنبه 18 مرداد 1393
بازدید : 825
نویسنده : حسن عباسی

گاهی فکر می کنم قابلیت تبدیل شدن به یک جنایتکار یا قاتل زنجیره ای را دارم. از همان صبح که پایم را از در بیرون می گذارم این حسم گل می کند. از دست آدم هایی که موقع سوار شدن به تاکسی و اتوبوس با تمام قوا هل می دهند. از دست آدم هایی که با دقت تمام موقع پیامک نوشتن به صفحه تلفن همراهم زل می زنند. از دست آدم هایی که بعد از گرفتن تراکت تبلیغاتی از دست فرد پخش کننده، بدون هیچ مکثی آن را روی زمین می اندازند. وای از دست آدم هایی که فکر می کنند جلو زدن از دو نفر در صف نانوایی هم یک موفقیت بزرگ است. از دست کارمندانی که فکر می کنند راه انداختن کار ارباب رجوع از سر لطف شان است نه وظیفه. از دست آدم هایی که فکر می کنند فقط خودشان پول ندارند و بقیه در رفاه هستند. در حالی که دغدغه شان عقب افتادن از آخرین مدل تلفن همراهی است که تازه وارد بازار شده! و از دست همه آدم هایی که رفتارشان باب میل خودم نیست. و از دست خودم که یادم می رود وقتی صبح های جمعه از خانه بیرون می آیم و همین آدم ها را در خیابان نمی بینم حالتی شبیه دق کردن به من دست می دهد.


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



بازدید : 605
نویسنده : حسن عباسی

چشم به راهی یک قاب شکسته است. از آن قاب ها که دوست داری از دیوار جدایش کنی و به جای آن چارچوب پنجره ای بگذاری رو به آسمانی پر از تکه های سپید ابر. اما ابر ها که گذشتند و باریدند و تمام شدند باز تو می مانی و نگاه های آب گرفته. چشم به راهی، یک ریل بی انتهای کهنه است. از آن ریل ها که واحد انتظارش قطار بر ایستگاه است. که در هر کدامش باید ساعت ها بنشینی تا مگر چمدانی آشنا پای یکی از پله های فرسوده پیاده شود. اما سوت رفتن که زده می شود و مسافرت نمی آید باز تو می مانی و نگاه های موازی. چشم به راهی، یک سر درد بی امان است. از آن سر درد ها که فقط قرص رسیدن آرامش می کند. اما وقت ماندن که سر رسید و بی وقتی رفتن که آمد، باز تو می مانی و نگاه های بی درمان. چشم به راهی یک ترس پنهان است از آن ترس ها که نفس می بُرَد و جان می بَرَد. پیرت می کند، پیر. حتی اگر یک نفس باشد.


:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , جوانان , تفکر و اندیشه , حجاب و عفاف , زندگی مشترک , تحدید نسل , ,



دوستان التماس دعا
نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1393
بازدید : 777
نویسنده : حسن عباسی


 

این رسم ازلی و ابدی ماست،
که دعا کنیم،
برای زخمی از جنس هم،
من برای تو...
و تو برای من!
فردا ( جمعه ) امتحان سرنوشت سازی دارم از همه
دوستانی که این مطلب میبینن تقاضا دارم لطفا دعایم
بفرمایید اگر مصلحت بنده در این باشد قبول شوم.

:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , جوانان , تفکر و اندیشه , حجاب و عفاف , ,



بزرگترین خطاهای یک زن هنگام رابطه زناشویی
نوشته شده در سه شنبه 10 مرداد 1393
بازدید : 1184
نویسنده : حسن عباسی

 

برخی از زنان فکر می کنند نقش بازی کردن مردان را شیفته آنان می کند، اما بخاطر داشته باشید زیاده روی در این کار شما را فردی وابسته یا احمق جلوه خواهد داد.

 

 


:: موضوعات مرتبط: جوانان , زندگی مشترک , ,



تنظیم باد نفس
نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1393
بازدید : 700
نویسنده : حسن عباسی

انسان موجودی است با قابلیت رشد و کمال که می تواند هر روزِ خود را بهتر از دیروزش بسازد. پیشرفت در مسایل مادی و معنوی تنها از ویژگی های انسان است که هیچ موجودی در این عالم چنین دارایی عظیمی ندارد.

اما مشکل اینجا است که گاه انسان در برخی از ابعاد زندگی رشد روز افزونی می یابد و سرآمد می شود, اما در ابعاد دیگر وجودش همانند یک طفل نوباوه  باقی می ماند.

راستی اگر می توانستیم قیافه ای از انسان را ببینیم که مجموعه ابعاد مادی و معنوش را نشان می داد, برخی قیافه ها چه مضحک و خنده دار به نظر می آمد. درست مثل کاریکاتوری از یک بدنساز چاق و چله به همراه سر یک کودک دو ساله و یا یک  مرد سیاه چهره لاغر با دستانی سفید و تپلی.

شاید دیده باشیم ثروتمندانی را که بویی از دینداری و ارزشهای انسانی نبرده اند و تنها حسابهای بانکیشان سر به فلک کشیده است. و یا نمازگزارانی را که خرقه تزویر به تن کرده اند و بی عرضگی خود را در کسب معاش به گردن معنویات و نماز و راز و نیاز گذارده اند.

حتی تحصیل کرده هایی که لقب دکتری را به یدک می کشند اما توان گرداندن یک زندگی دو نفره را هم ندارند. و یا صاحب منصبانی که سخن گفتن با همسر و فرزندان خود را نیاموخته اند.

رشد بادکنکی

در این میان جناب شیطان نیز دست روی دست نگذاشته و بیکار ننشسته است. گویا او هم یک تلمبه قوی باد در دست دارد و از آن برای رشد بادکنکی انسانها استفاده خوبی می برد.


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



زندگی خصوصی آن مداح و این مجری به ما چه؟!
نوشته شده در شنبه 3 مرداد 1393
بازدید : 637
نویسنده : حسن عباسی

 


کم نیستند کسانی که گمان می کنند اگر آنچه می گویند واقعیت باشد گناهی متوجه آنان نیست؛ در حالی که بدِ دیگران را گفتن و یا درباره دیگران، بد گفتن اگر راست باشد غیبت است و اگر دروغ باشد تهمت.


 

آبروحیات اجتماعی انسان بسته به آبروی اوست برای همین به آن حیثیت اجتماعی هم می گویند. آبرو در بین مردم همان کاری را می کند که روح برای بدن می کند برای همین است که مردم همان اندازه که به فکر جان خود هستند به فکر آبروی خویشند؛ بلکه بیشتر از آن؛ چرا که حاضرند برای حفظ آبروی خود، جانشان را به خطر اندازند و یا حتی به راحتی از آن بگذرند. همه می دانند کسی که در جامعه آبرو ندارد بسان مرده ایست که مردم با تنفر و انزجار تلاش می کنند چشمشان به او نیفتد و اگر افتاد رخ برکشند و با سرعت از کنارش عبور کنند.

این گوهر عزیزتر از جان، گاهی چه بی رحمانه و ناجوانمردانه بازیچه دست عده ای می شود و در چشم بر هم زدنی و مثل آب خوردن از هستی ساقط می گردد. چه آنها که با غرض به حیثیت افراد یورش می برند و چه آنها که با چشمانی ذوق زده از یک کشف بزرگ در لگدمالی شرف و آبروی یک انسان شرکت می کنند؛ همه در خلق این جنایت، شریک جرمند.

و این یکی از دردهای بزرگ جامعه ماست. کافیست خبری غیر منتظره از طریقی حتی از طریق یک پیامک سرگردان به دست این عده برسد که البته هر چه بدتر بهتر؛ هر چه وقیح تر خوشایندتر و هر چه شخصیت خبر، نام آشناتر باشد برای این عده جذاب تر خواهد بود.


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , ,



مناجات
نوشته شده در شنبه 29 تير 1393
بازدید : 706
نویسنده : حسن عباسی

خدایا تو فرمودی و گفتارت حق و وعده ات راست است. که فرمودی درخواست کنید خدا را از فضلش که به راستی او به شما مهربان است. و رسم تو چنان نیست ای آقای من که دستور سوال بدهی ولی از عطا و بخشش دریغ نموده و خود داری کنی. و تویی بخشاینده به عطا یا بر اهل کشور خود و متوجه بدان ها به مهربانی و رأفت.




بازدید : 648
نویسنده : حسن عباسی

 


اگر امروز آخرین روز زندگیمان باشد چه؟ اگر خوابیدیم و بیدار نشدیم چه؟ واقعا اگر یک روز از زندگیت باقی مانده باشد چه کار میکنی؟


 

مرگ

گاهی اوقات در زندگی اتفاقاتی می افتد که در عین سادگی تأثیر بسیار عمیقی روی ما می گذارد . روزی با دوستی مشغول بگو بخند بودیم و نزدیک زمان امتحانات و از نداشتن وقت گله می کردیم و بر همه فرصت هایی که برای درس خواندن از دست داده بودیم حسرت می خوردیم و قول و قرار می گذاشتیم که ترم بعد چنین می کنیم و چنان می کنیم .

 و با وعده اینکه ترم بعد جبران می کنیم خودمان را از همه سهل انگاری هایی که کرده بودیم مبرا کردیم و باز خنده و شوخی، دوستم گفت: «خدا رو شکر که ترم یعدی هم هست و ترم آخر نیستیم  وإلّا به  کدام امید می خواستیم زنده بمانیم ...».

بعد به فکر فرو رفت و گفت واقعا اگر ترم بعدی نبود چه؟ اگر به ترم بعد نرسیدیم و مُردیم چه ؟ اگر امروز آخرین روز زندگیمان باشد چه؟ اگر خوابیدیم و بیدار نشدیم چه؟ و در آخر هم پرسید واقعا اگر یک روز از زندگیت باقی مانده باشد چه کار میکنی ؟

این سۆال چون سوزن در مغز من فرو رفت که وای یک روز خیلی کم است من خیلی کار دارم ، من دل های بسیاری را شکسته ام که نیاز به دلجویی دارد، من غیبت ها کرده ام، تهمت ها زده ام، من محبت های زیادی در دلم دارم و هرگز بروز نداده ام، مدت هاست می خواستم به پدرم بگویم که چقدر دوستش دارم و می خواهم دستش را ببوسم، من مدت هاست شاخه ای گل برای مادرم نخریده ام ، من دلم نمی خواهد بمیرم ... واقعا یک روز فرصت کم نیست؟ این بی انصافی است این همه سال هدر دادن را من چطور در یک روز جبران کنم؟

سرم درد گرفت چرا باید این سۆال را از من می پرسید؟ ولی لحظه ای با خودم فکر کردم این دوست ما یک فرضی را مطرح کرد که در هر صورت روزی اتفاق می افتد، اما من چرا اینقدر به هم ریختم ؟ حضرت عزرائیل که همان یک روز قبل از اینکه به سراغ ما بیاید هم خبر نمی کند وقتی آمد باید برویم اما و اگر هم ندارد ....

تصورش را بکنید در این لحظه ای که من و شما داریم این متن را می خوانیم  در گوشه گوشه این جهان چندین نفر دارند جان می دهند آن ها دیگر فرصت ندارند که حتی فکرش را بکنند که ثانیه ای دیگر چه خواهند کرد.

وای یک روز خیلی کم است من خیلی کار دارم، من دل های بسیاری را شکسته ام که نیاز به دلجویی دارد، من غیبت ها کرده ام، تهمت ها زده ام، من محبت های زیادی در دلم دارم و هرگز بروز نداده ام، مدت هاست می خواستم به پدرم بگویم که چقدر دوستش دارم و می خواهم دستش را ببوسم، من مدت هاست شاخه ای گل برای مادرم نخریده ام، من دلم نمی خواهد بمیرم ... واقعا یک روز فرصت کم نیست؟ این بی انصافی است این همه سال هدر دادن را من چطور در یک روز جبران کنم؟

ترس از مرگ و وحشت از آن در وجود اکثر آدم ها هست ، اما واقعا چرا ما به فکرش نیستیم یا به قول امام علی علیه السلام « چرا غافلیم از کسی که لحظه ای از ما غافل نیست؟»

دوستی بود که همیشه  می ترسید لباسی نشسته داشته باشد یا بدنش کثیف باشد با دقتی وسواس گونه به نظافت خودش و محیط اطرافش اهمیت می داد وقتی از او می پرسیدیم که دلیل این همه دقت چیست ؟ می گفت: «شما تصور کنید همین الان حضرت عزرائیل بیاید و دست ما را بگیرد و ببرد ، آن وقت اگر من کثیف و نامرتب باشم آیا کسی که در غسالخانه مرا خواهد شست نمی گوید عجب آدم چرکی بود؟ یا خانواده و دوستان من در حال عزا بخواهند لباس ها و وسایل مرا جمع کنند آیا درست است که بگویند مرحوم فلانی عجب شلخته ای بود و .... ».

دوست ما می خندید و  با لحن طنز گونه ای حقیقتی را می گفت که قرآن کریم و روایات ما بارها و بارها ما را نسبت به آن هشدار داده اند. 

فاطمه محمدی

حالا شما بگویید اگر فقط یک روز دیگر از زندگیتان مانده باشد و فقط 24 ساعت فرصت داشته باشید و بعد از آن باید به سفر بی بازگشت آخرت بروید چه کارهایی برایتان در اولویت است که می خواهید انجام دهید؟

حرفهای خود را در قسمت نظرات ارائه دهید.

 


:: موضوعات مرتبط: جوانان , تفکر و اندیشه , زندگی مشترک , ,



تعداد صفحات : 27